اندکی فکر کن
 
درباره وبلاگ


مترسک ناز می کند کلاغ ها فریاد می زنند و من سکوت می کنم.... این مزرعه ی زندگی من است خشک و بی نشان خوش اومدیییییییییییییین
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

دريافت كد كليك ممنوع Gilan PatooGh ◄┤

ابزار وبلاگنویسان
glitter-graphics.com
Pichak go Up
فال امروز

**دیگر نگران تنهایی من نباش..**
عاشق ترین مرد ... آدم بود که بهشت را به لبخند حوا فروخت!!




به آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند.

به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند :
"روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد.

به بچه هایی فکر کن که گفتند :
"مامان زود برگرد"، و اکنون نشسته اند و هنوز انتظار می کشند.

به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند
و ای کاش زودتر این موضوع را می دانستند.

به افرادی فکر کن که بر سر موضوعات پوچ و احمقانه رو به روی هم می ایستند
و بعد "غرور" شان مانع از "عذر خواهی" می شود،
و حالا دیگر حتی روزنه ای هم برای بازگشت وجود ندارد.

من برای تمام رفتگانی که بدون داشتن اثر و نشانه ای از مرگ،
ناغافل و ناگهانی چشم از جهان فرو بستند،
سوگواری می کنم.

من برای تمام بازماندگانی که غمگین نشسته اند و هرگز نمی دانستند که :
آن آخرین لبخند گرمی است که به روی هم می زنند،
و اکنون دلتنگ رفتگان خود نشسته اند،
گریه می کنم.

به افراد دور و بر خود فکر کنید ...

کسانی که بیش از همه دوستشان دارید،
فرصت را برای طلب "بخشش" مغتنم شمارید،
در مورد هر کسی که در حقش مرتکب اشتباهی شده اید.

قدر لحظات خود را بدانید.

حتی یک ثانیه را با فرض بر این که آنها خودشان از دل شما خبر دارند از دست ندهید؛
زیرا اگر دیگر آنها نباشند،
برای اظهار ندامت خیلی دیر خواهد بود !

"دیروز"
گذشته است؛

و

"آینده"
ممکن است هرگز وجود نداشته باشد.

لحظه
"حال" را دریاب
چون تنها فرصتی است که برای رسیدگی و مراقبت از عزیزانت داری.


اندکی فکر کن ...
 



نظرات شما عزیزان:

سپيده
ساعت18:16---6 آذر 1390
bi mareeeeeeeeeeeeeeeeeefat khaaaaaaaaan

دخمل دیوووووووووووووووووونه
ساعت17:12---6 آذر 1390
سیلااااااااااااااااااااااااااا ااااااااااام داشی
اهان الان دیدمشون پستات رو،اومدن این پایین،دمت گرم که هستی
خیلی ماهی
اشکال نداره
همین که هستی یکمشم خیلی خوبه باز،راستی چرا گریه میکنی؟؟؟
واست دعا میکنم خوب شی تو هم واسه من و بقی بچه ها دعا کن


arezoo
ساعت9:13---5 آذر 1390
در محرم سینه ها غرق ملالی دیگر است

جاری از چل چشمه دلها زلالی دیگر است


با حلولش برنخیزد جز فغان از عاشقان

طاق ابروی محرم را هلالی دیگر است


بس که لحظه لحظه هایش سرخ و عاشورایی است

سیر شیون کردنش امر محالی دیگر است


عطیه
ساعت22:36---4 آذر 1390
آه خدای بیداری های همیشگی...

باز تنهایم

باز می لرزد پای دل

باز لرزان است دست احساس

باز خواب آلودست کودک اشتیاق ...

باز کفشهای آهنین اراده ام تسلیم زنگار خستگی هاست

باز افتاد جام بلور اتفاق ...و شکست ...

باز من ماندم و راهی بی عبور

چگونه قدم بگذارم بر تکه های شکسته ی دلم ...!


نیلوفر
ساعت16:35---2 آذر 1390
برایت دنیایی به زیبایی هر آنچه زیبایش میدانی آرزو می کنم

عطیه
ساعت12:22---2 آذر 1390
bah ahango bash khoshgel bood mesl hamishe

دخمل دیوووووووووووووووووونه
ساعت11:47---2 آذر 1390
سیلااااااااااااااااااااااام
باز که منو خبر نکردی........(این تیکش سانسوره،خودت میدونی که دیگه چی میگم)
ایول اپ قشنگیم بوووووووودجدی میگم
خیلی حال کردم
حالا پاشو بیا که یه اپ کردم
بدو تا از کفت نرفته
منتظرماااااااا


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







سه شنبه 1 آذر 1390برچسب:, :: 19:11 ::  نويسنده : امير حسين